رسول اکرم (ص‌): حق را بگو و در راه خدا از ملامت هیچ ملامت گری نهراس.
دوشنبه 1403/07/30 Monday - 2024 21 October الاثنين ، 18 ربيع الآخر ، 1446
ساعت
1402-02-11 09:33 شماره خبر : 3269 http://sobhtoos.ir/short/N3oPY 0

به گزارش صبح توس، سرزمین من مردانی دارد از جنس غیرت، سرشار از آزادگی و حریّت. اصلا چه کسی گفته است: «آسمان همه جا یک‌رنگ است»؟! آسمان سرزمین من آبی‌تر از هر جاییست. آبی‌تر از تمام سرزمین‌های مدعی آزادی و تهی از آزادمردی. من در سرزمینی نفس می‌کشم که عطر آرامش و امنیت فضای آن را آکنده کرده است. امنیتی که هدیه برادران غیورمان است. برادرانی که رگ غیرتشان را بارها به تیغ اشرار سپرده‌اند تا خواهرانش معنای واقعی «زن، زندگی، آزادی» را درک کنند و طعم شیرین آزادانه قدم زدن در خیابان‌های شهر را بچشند و قدر بدانند. قدر خونی که از رگ‌های غیرت جاری شده است تا مبادا اشکی از چشم دختران روان شود. اشکی از ترس گرگان شرور و دزدان نوامیس. سرزمین من مملو از مردانیست که حاضرند به قیمت جان، امر به معروف کنند. دیروز شهید علی خلیلی و امروز شهید حمیدرضا الداغی. یکی شاهرگش را می‌زنند و دیگری قلبش را می‌درند اما باز هم سکوت را جایز نمی‌دانند.

امروز ایران عزادار تازه‌ترین شهید غیرت است. امروز مشهدالرضا افتخار میزبانی از شهید حمیدرضا الداغی جوانی غیور از دیار سربداران را دارد.

حمیدرضا برادری کرد در حق تمام دختران ایرانی. او فضا را برای دزدان نوامیس ناامن‌تر از گذشته کرد و رعب و وحشتی در دلشان انداخت تا دیگر خیال تعرض به نوامیس مردم را نکنند.

او دختران گرفتار در چنگال دزدان نوامیس را دید و غیرتش اجازه نداد سکوت و تعلل و مصلحت‌اندیشی کند. او تاب نیاورد و اجازه نداد هرزه‌گران و مدعیان «زن زندگی، آزادی» نقشه‌های شوم خود را عملی کنند.

در مرام امثال شهیدان حمیدرضا الداغی و علی خلیلی سکوت یعنی به خاک کشیدن غیرت. یعنی ذبح آزادگی و مردانگی. غیورمردان سرزمین من اگر بارها رگ گردنشان را بزنند یا قلبشان را بدرند باز هم سکوت نمی‌کنند و مصلحت‌اندیشی و تعلل را جایز نمی‌دانند.

در این میان نمی‌دانم چرا صدایی از مدعیان آزادی بلند نیست. حمیدرضا که نه بسیجی بود و نه روحانی. پس چرا برای خونی که به ناحق از او ریخته شد سکوت کردند.

هر چند که واضح است مدعیان دروغین به دنبال اسارت و نابودی زن ایرانی هستند نه اینکه دغدغه آزادی‌اش را داشته باشند.

مادر حمیدرضا لابه‌لای اشک‌های مادرانه‌اش می‌گفت: «کجاست آن دختر تا ببیند من چه می‌کشم؟». به گمانم پیامی در پس این جمله نهفته بود. شاید می‌خواست بگوید اگر دختران مراقب حجاب خود باشند کمتر کسی جرات تعرض می‌کند و کمتر مادری شاهد پرپر شدن فرزندش می‌شود. اگر دخترانِ خواهان آزادی، ناله‌های این مادر را ببینند و عواقب بی‌عفتی‌ها را بدانند آیا باز هم حاضر می‌شوند با ظاهری نامناسب خود را در معرض چشم‌های هرزه و آلوده شیاطین بگذارند؟!

حمید برادری کرد و برای احیای غیرت رفت و امروز خواهرانش برای عهد و پیمان با او بر سر حفظ حیا و عفت آمدند. آمدند و پیکر مطهرش را تشییع کردند و در عزایش گریستند.

آمدند و حمید را همراهی کردند و کفن‌پوشان فریاد زدند ما را با چادرمان کفن کنید. با چادر کفن کنیدمان تا دنیا دنیا باقیست حیا و عفت زنده بماند همانطور که غیرت و مردانگی با این بزرگ‌مردی‌ها زنده می‌ماند.

حمیدرضا هم رفت و نام خود را در ادامه نام‌ شهدایی همچون عباس اِبدام، رشید آقایی، قدرت‌الله محمدی، علی خلیلی و دیگر شهدای غیرت به یادگار گذاشت. نامت گرامی و در ذهن‌ها ماندگار.

شهدای غیرت کلام مولایشان علی (ع) را خوب درک کرده‌اند، آنجا که می‌فرمایند: «اى مؤمنان! هر كس تجاوزى را بنگرد، و شاهد دعوت به منكرى باشد، و در دل آن را انكار كند خود را از آلودگى سالم داشته است ، و هر كس با زبان آن را انكار كند پاداش آن داده خواهد شد، و از اوّلى برتر است، و آن كس كه با شمشير به انكار بر خيزد تا كلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او را رستگارى را يافته و نور يقين در دلش تابيد».

انتهای پیام/10023

اخبار مرتبط
نظرات

آخرین اخبار