رسول اکرم (ص‌): حق را بگو و در راه خدا از ملامت هیچ ملامت گری نهراس.
پنج‌شنبه 1403/09/01 Thursday - 2024 21 November الخميس ، 19 جمادى الأول ، 1446
ساعت

گفت‌وگو با استاد شهرسازی دانشگاه امام رضا(ع) که می‌گوید خانه‌هایی با متراژ پایین، کیفیت زندگی را بسیار تقلیل می‌دهد و راه حل را تکیه کردن بر الگوی شهرسازی اسلامی ایرانی می‌داند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح توس»؛ خانه مأمنی برای خانواده است، محلی برای آرامش و تعامل با افرادی که دل‌مان در گروی آن‌هاست. خانه جایی است که در آن تربیت فرزندان شکل می‌گیرد و نهال خانواده بارور می‌شود.

امروز یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کشور، جوانی جمعیت است، حال سوال اینجاست که آیا شهرسازی نوین، می‌تواند مسیر را برای عملیاتی شدن این قانون هموار سازد.

برای پاسخ این سوال به سراغ وجیهه هوشیارفر، استاد دانشگاه امام رضا(ع) و سردبیر پایگاه خبری اختصاصی معماری و شهرسازی افق اندیشان مشهد می‌رویم.

امروزه اغلب خانواده‌ها آپارتمان‌نشین هستند و حیاط از بستر شهر در حال برچیده شدن است؛ نظرتان راجع به این مسئله چیست؟

امروزه حیاط‌ها از بستر منازل مسکونی در حال حذف شدن است و دلیل این امر، رشد جمعیت در شهرهاست که علت آن مهاجرت از شهرهای کوچیک‌تر و روستاهای اطراف است، این در حالی است که طرح جوانی جمعیت نیز جمعیت مضاعفی را به شهر وارد می‌کند.

افزایش جمعیت بدون توجه به ظرفیت شهر، موجب لبریز شدن ظرف شهر می‌شود در نتیجه متولیان امر و مهندسان مجبور می‌شوند از برخی فضاها بکاهند. یکی از فضاهایی که به راحتی از چهارچوب طراحی‌ها حذف می‌شود همین حیاط است.

البته امروزه برخی طرح‌ها مثل حیاط‌بام‌ها، ایوان‌های سبز و پشت‌بام‌های سبز مطرح شده‌اند اما از آنجا که سازنده‌ها ملزم به اجرای این قانون در طراحی‌هایشان نیستند و اجرای آن هزینه‌بر است، قائل به اجرای این طرح‌ها نیستند، مگر ساختمانی که به صورت شخصی‌ساز بنا شود.

در گذشته  کودکان برای بازی به حیاط می‌رفتند و هیاهو و سر و صدای‌‌شان موجب آزار همسایگان نمی‌شد اما امروز با برچیده شدن حیاط از بستر منازل مسکونی این امر صورت نمی‌گیرد. برای رفع این مشکل کاری که شهرسازی و مدیریت شهری می‌تواند انجام دهد این است که فضای حیاط را در خارج از محیط‌های مسکونی تامین کند، ولی در نزدیک‌ترین فاصله به منازل یعنی فضاهای سبز و پارک‌های محلی، در حلقه‌های محلی افزایش یابد، این در حالی است که پارک‌های بزرگ فضاهای خوبی هستند ولی نمی‌توانند جای خالی حیاط در بستر شهرسازی را پر کنند.

برچیده شدن حیاط از منازل مسکونی امروزه با شدت بیشتری اتفاق می‌افتد در نتیجه مدیریت شهری برای جبران این بحران، لازم است که از طرح‌هایی مثل پشت‌بام سبز، بالکن‌های سبز و یا فضاهای سبز مجتمعی استفاده کند.

مجری پیمانکار ملزم به اجرای طرح‌های مذکور نیستند و اگر به اجرای این طرح‌ها پایبند نباشند، تنبیه و مجازات سفت و سختی نخواهند شد و همین فقدان قانون در شهرسازی مشکل ایجاد می‌کند. لذا برای جبران برچیده شدن حیاط از بستر فضای شهری یا باید قانونی وضع شود و یا مدیریت شهری در قالب فضاهای سبز محلی نزدیک به منازل مسکونی، این کمبود را تأمین کند.

اگر ما فضای سبز را کم کنیم و این فضای بسیار مهم در بستر شهر را معطوف به فضاهای سبز با مقیاس بزرگ و پارک‌های هکتاری کنیم، دچار عاقبت کشورهای توسعه یافته خواهیم شد. در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته نسبت به کشوری مثل کشور ما که در مرحله توسعه یافتگی است، کیفیت محیط زندگی و کیفیت شهری پایین‌تر است.

امروزه کشورهای توسعه یافته به دنبال طرح، تئوری و فرضیه جدیدی هستند تا آشتی با طبیعت و توسعه پایدار را در کشورشان رقم بزنند این در حالی است که این کشورها جمعیت را سکنی داده‌اند اما از آنجا که محیط شهر دیگر پاسخ‌گو نیست، کیفیت زندگی‌شان به شدت تقلیل یافته است و حالا به دنبال اجرای طرح آشتی با طبیعت و بازگرداندن محیط زیست به شهرها هستند.

ارتباط با محیط زیست، محیط طبیعی و فضای سبز یکی از الزامات آسایش روانی انسان در زندگی در شهرهاست و در کنار تمامی مشغله‌ها و چالش هایی که در شهرها وجود دارد پناه بردن به این فضاها می‌تواند قدری روان انسان را تسکین دهد. بنابراین ما باید از کشورهای توسعه یافته درس عبرتی بگیریم تا در سال‌های آینده ما گرفتار مشکلی مشابه آنان نشویم.

آیا خانه‌های کوچک با متراژهای پایین و فاقد حیاط می‌تواند بستر را برای عملیاتی شدن قانون جوانی جمعیت فراهم کند؟ امروزه خانه‌های با متراژ ۵۰ متر و حتی کمتر قارچ‌گونه رو به رشد هستند.

 متراژ پایین منازل مسکونی به این علت است که ما مجبوریم جمعیت را در شهرها مستقر کنیم، شهر یک موجود زنده است و خودش راه خودش را پیدا می‌کند بنابراین هر چه‌قدر که برنامه و طرح‌های جامع بچینیم و بخواهیم جمعیت و مردم را مجبور به سکنی گزیدن در نقاط دیگر شهر کنیم، این اتفاق رقم نمی‌خورد و مردم در جایی که امکانات و خدمات بیشتری داشته باشد،  و همچنین عبور و مرور و دسترسی به وسایل حمل و نقل عمومی برای‌شان مهیا باشد، سکنی می‌گزینند.

قشر ضعیف جامعه در مناطق اقتصادی، قشر متوسط در مناطقی با خدمات بهتر و قشر مرفه نیز مناطقی که خدمات سطح عالی ارائه شود را برای سکونت انتخاب می‌کنند. بنابراین می‌توان گفت خود مردم تعیین می‌کنند که کجا زندگی کنند و از آنجا که عدالت و یکپارچگی در استقرار زیرساخت‌ها در شهرها وجود ندارد، مردم در قسمت‌هایی از شهر به ویژه کلان شهرها تجمع می‌کنند در نتیجه ما مجبوریم متراژ خانه‎‌ها را کمتر کنیم که پاسخگوی نیاز این جمعیت باشد.

در خانه‌های پنجاه متر و کمتر، کیفیت زندگی وجود ندارد چرا که هر آدمی یک سرانه و یک متر مکعب معین و مشخصی را برای زندگی با کیفیت نیاز دارد، از این رو خانه‌های چهل الی پنجاه متری برای خانواده‌ای دو نفره و با اغماض و کاهش معیارهای کیفیت زندگی، برای خانواده سه نفره جوابگو است.

خانه‌های با متراژ پایین نمی‌تواند با عملیاتی شدن قانون جوانی جمعیت مطابقت کند بنابراین در صورتی که نتوانیم حداقل متراژ را برای زندگی با کیفیت فراهم کنیم لازم است کیفیت ساخت را بالا ببریم.

افزایش کیفیت فضای داخلی منازل به این معنا است که نقشه‌ها یکپارچگی داشته باشند و حریم‌ها در آن حفظ شود، البته باید به اینکه توجه داشت که وقتی متراژ پایین بیاید، دست طراح و مجری بسته‌تر می‌شود اما خوشبختانه تکنولوژی رو به سمتی است که ما بتوانیم در متراژهای پایین نیز فضاها را به نحو احسن طراحی کنیم و از کنج‌ها و گوشه‌ ها و حتی دیوارها نیز استفاده کنیم.

حالاکه قانون جوانی جمعیت تصویب شده است لازم است قانونی وضع شود که خانه‌های خالی را بتوانیم از چنگ دلالان ملک و مسکن و املاک در بیاوریم و یا اینکه متراژ خانه‌ها را کم کنیم تا مردم سرپناهی داشته باشند البته با کاهش متراژ خانه‌ها کیفیت زندگی بسیار پایین می‌آید.

همان طور که گفته شد خانه‌هایی با متراژ پایین، کیفیت زندگی را هم بسیار تقلیل می‌دهد از این رو امیدوارم که این خانه‌های با متراژ پایین را با استفاده از طراحی مناسب و کیفیت ساخت مناسب، برای مردم قابل تحمل‌تر کنیم و کیفیت زندگی را برایشان بهبود دهیم.

از خانه‌های کوچک و فاقد حیاط گفتید. به نظرتان شهر و شهرسازی نوین امروز، ظرفیت عملیاتی شدن قانون جوانی جمعیت را دارد؟

شهر باید قابلیت پذیرفتن آدم‌های جدید را داشته باشد و این بازمی‌گردد به اینکه شهر زیرساخت مناسب را داشته باشد. اگر که شهر زیرساخت مناسب داشته باشه افراد جدیدی می‌توانند به آن اضافه شوند چرا که کودکی که امروز به دنیا می‌آید در سال‌های اولیه زندگی‌اش و در اولین برخوردش با شهر، نیازمند به استفاده از فضاهای عمومی برای سپری کردن اوقات فراغتش است.

اشکال کار مدیریت شهری در اکثر دوره‌ها این است که نگاه‌شان کوتاه مدت است و  فقط حل مسائل و مشکلات همان دوره که خودشان سکان‌دار شهر هستند را در اولویت قرار می‌دهند این در حالی است که اگر ما نگاهی به آینده نداشته باشیم و شهر را برای فردا طراحی و آماده نکنیم، قاعدتاً جوانی جمعیت رخ نمی‌دهد.

بچه‌ای که در دوران کودکی پارک و فضاهای سبز برایش اولویت دارد، وقتی بزرگ می‌شود، نیازمند فضاهای جمعی است بنابراین باید در شهرسازی به سمت و سویی حرکت کنیم که نیاز همه اقشار و همه سنین را برآورده کند. البته در کنار این مهم به برخی زیرساخت‌ها نظیر مسائل حمل و نقل عمومی، فضا، هوا، خاک و آب پاک هم نیاز داریم.

موارد مذکور چیزهایی هستند که در آینده، موج جوانی که وارد شهر می‌شوند قرار است از آن‌ها  بهره ببرند لذا نگاه مدیران و متولیان شهرسازی باید بلند مدت باشد.

در حال حاضر مسکن‌های خالی بسیاری در شهر وجود دارد اما متأسفانه قانون درستی برای استفاده از این خانه‌های بدون استفاده نداریم. به طور مثال باید قانونی وضع شود که به خانه‌های خالی و منازلی که نه اجاره داده می‌شوند و نه فروخته می‌شوند مالیات سنگینی تعلق بگیرد.

برای خرید خانه وامی تحت عنوان طرح‌های حمایتی مسکن، به خانواده‌های دارای فرزند تعلق می‌گیرد که خیال خانواده بابت اینکه فرزندشان سرپناهی برای آینده دارد، آسوده باشد اما نکته مهم این است که تزریق مالی خیلی نمی‌تواند به عملیاتی شدن قانون جوانی جمعیت کمک کند بلکه باید کالبد شهر نیز برای عملی شدن این قانون، به کمک بیاید.

به نظر شما شهرسازی کنونی به تحکیم نظام خانواده کمک می‌کند یا بیشتر مخرب است؟

نگاه‌مان به استفاده از شهر باید نگاه خانوادگی باشد، اگه نگاه به استفاده از خدمات شهری این شکلی باشه می‌تواند به تحکیم نظام خانواده کمک بکند. برای این منظور نیازمند ایجاد فضاهای تفریحی، ارتباط جمعی و خانوادگی در بطن شهر هستیم.

پیشنهاد شما برای الگوی شهرسازی خانواده محور چیست؟

برای پیدا کردن یک الگوی شهرسازی خانواده محور، باید به الگوی شهرسازی اسلامی ایرانی تکیه کنیم چرا که تاکید موکد این الگو بر روی ارتباطات است. از نظر شهرسازی اسلامی ایرانی برای شهر می‌توانیم سه رکن در نظر بگیریم: اولین رکن مومن اهل شهر است که جهان بینی توحیدی دارد، دومین رکن ارتباطاتی که در شهر اتفاق می‌افتد و  آخرین مسئله هم بحث کالبد شهر است.

همان طور که محرز و آشکار است ارتباط بین اهل شهر و قوانینی که بر پایه قوانین اسلام است، ما را به سمت مسائل خانوادگی و روابط خانوادگی، حفظ حرمت خانواده، حفظ حریم خانواده سوق می‌دهد این در حالی است که بسیاری از اصول شهرسازی اسلامی در گذشته به دلیل سبقه فرهنگی و عرف جامعه ایرانی ملموس‌تر بوده است.

امروزه حفظ حریم‌ها و رعایت سلسله مراتب و در نظر گرفتن فضاهای عمومی امن برای خانواده‌ها برگرفته از الگوی شهرسازی اسلامی ایرانی است. الگویی که اصل و اساسش بر پایه فرهنگ ایرانی و معارف اسلامی است.

البته نباید به الگوی معماری اسلامی ایرانی تنها در بحث نما و منظر تأکید داشت چرا که اجرایی شدن این الگو موجب تحکیم روابط خانواده می‌شود و همواره به این مهم توجه دارد که خانواده بتوانند روابط‌شان را در امنیت شکل دهند.

همچنین الگوی اسلامی ایران به این امر نیز  توجه دارد که سرپناهی مناسب در داخل خانه برای خانواده مهیا کند و در خارج نیز فضایی که بتواند ارتباطات درون خانوادگی در کنار ارتباطات اجتماعی شکل بگیرد، فراهم آید.

شهرسازی خانواده‌محور آن است که بتواند نیازهای تک تک افراد خانواده را به صورت مجزا تأمین کند، و همچنین نیازها و زیرساخت‌هایی که برای ارتباط و حفظ ارتباط بین اعضای خانواده لازم است را فراهم آورد. یعنی هر کدام از اعضای خانواده را ابتدا تک ببیند و سپس او را جزئی از یک کل یک خانواده در نظر داشته باشد.

البته توجه به این امر بسیار ضروری است که برخی از اقدامات متولیات امر نافی و نقض کنند طرح جوانی جمعیت و ایجاد یک شهر خوب و با کیفیت برای خانواده‌ها است. مثلا بحث فروش غیر معقول و بیش از حد خودرو. 

حامیان شهرسازی خانواده محور  با حضور زیاد خودرو، در معابر مخالفند و معتقدند که بهتر است این هزینه‌ها صرف ساخت زیرساخت‌های حمل و نقل‌های عمومی و تقویت آن‌ها و همچنین اضافه شدن اتوبوس و ناوگان ریلی در سطح شهر و جلو افتادن خط سه و خط چهار قطار شهری در شهر شود.

فروش زیاد خودرو و تردد خودروهای شخصی در سطح شهر، باعث می‌شود که ما به معبر بیشتری نیاز داشته باشیم برای این‌که بتوانیم این حجم خودرو را کنترل کنیم، در نتیجه معابر افزایش و سطح فضای عمومی و فضای سبز کاهش می‌یابد.

شهر گنجایشی دارد و معبرهای شهری نیز گنجایشی دارند بنابراین برای اینکه ظرف شهر سرریز و لبریز نشود لازم است در برخی قوانین تجدید نظر شود.

انتهای خبر/

اخبار مرتبط
نظرات

آخرین اخبار