جنگ ترکیبی دشمن با مقاومت نرم شکست خورد

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح توس» در هفته‌های اخیر، ایران شاهد یکی از بی‌سابقه‌ترین تنش‌های نظامی و امنیتی بود؛ تنشی که با حملات گسترده رژیم صهیونیستی به خاک  ایران آغاز شد، اما به سرعت با واکنش قاطع و کم‌سابقه جمهوری اسلامی ایران مواجه گردید. نکته‌ای که تحلیل‌گران بین‌المللی را شگفت‌زده کرد، نه‌تنها حجم و دقت پاسخ ایران در حوزه پدافند و آفند موشکی بود، بلکه توانمندی اطلاعاتی، نقطه‌زنی دقیق، و تسلط بر عرصه جنگ سایبری و روانی نیز بخش مهمی از این مقابله را شکل داد.

در شرایطی که آمریکا به‌عنوان شریک راهبردی تل‌آویو، نقش پنهان و آشکار در طراحی و اجرای عملیات‌های اخیر ایفا کرد، اما این محور ضدایرانی، در برابر موازنه قدرت جدیدی که جمهوری اسلامی ایران رقم زد، ناچار به عقب‌نشینی و پذیرش یک آتش‌بس ناپایدار شد؛ آتش‌بسی که نه بر اساس توافق‌نامه‌ای رسمی، بلکه تحت تأثیر فشار روانی و نظامی ایران به طرف مقابل تحمیل شد.

ایران نه‌تنها توانست تهاجم دشمن را مهار کند، بلکه با بهره‌گیری از راهبردهای نوین جنگ ترکیبی، پیام روشنی به متجاوزان داد: دوران حمله بدون پاسخ، گذشته است.

برای واکاوی دقیق‌تر ابعاد این تقابل، راهبردهای رسانه‌ای در جنگ ترکیبی، و نقشه راه آینده جمهوری اسلامی در مواجهه با نقض احتمالی آتش‌بس، با مرتضی آجیل‌چی، کارشناس سواد رسانه و تحلیل‌گر مسائل راهبردی، به گفتگو نشستیم.

سوال: اگر رژیم صهیونیستی آتش‌بس را نقض کند، پاسخ جمهوری اسلامی ایران چگونه باید باشد؟

ایران در این مرحله از مواجهه با رژیم صهیونیستی، نه تنها در تلاش برای برقراری موازنه نظامی است، بلکه سعی کرده «دست برتر» خود را در عرصه میدانی به نمایش بگذارد. شما در این روزها دیدید که حجم آتش، دقت موشک‌ها، نقطه‌زنی‌ها، حتی حمله به مراکز نظامی مثل IDF که در دل یک بیمارستان پنهان شده بودند، نشان داد ایران در پاسخ نظامی دست بسته نیست.

در صورت نقض آتش‌بس، قطعاً پاسخ ایران به مراتب سنگین‌تر و ترکیبی‌تر خواهد بود. فقط بحث موشک نیست، بلکه باید ترکیب قدرت سخت و نرم در میدان باشد. هدف نهایی ایجاد اختلال در نظام تصمیم‌سازی رژیم است. ما باید به‌گونه‌ای رفتار کنیم که دشمن گیج و ناتوان از تحلیل شرایط شود.

سوال: این جنگ ترکیبی که از سوی دشمن علیه ایران به‌کار گرفته شده، چیست؟

جنگ ترکیبی یک مفهوم چندوجهی است. از یک طرف در میدان نبرد از جنگ سایبری، جنگ الکترونیکی، نفوذ داخلی و عملیات روانی استفاده می‌کنند؛ از طرف دیگر در حوزه رسانه، دیپلماسی، تحریم و حتی سبک زندگی مردم نیز دخالت دارند.

هدف چیست؟ فروپاشی جامعه از درون. آن‌ها تلاش می‌کنند مردم را به نقطه نافرمانی مدنی برسانند. این پروژه با تحلیل نادرست از روحیه ایرانی‌ها، به جای نتیجه مثبت، به پیوند عمیق ملی-مذهبی دامن زده است.

سوال: نقش رسانه‌ها و خبرنگاران را در این نبرد چگونه ارزیابی می‌کنید؟

رسانه‌ها در این جنگ نقش سربازان خط مقدم را دارند. این‌ها باید چهار مأموریت اصلی را دنبال کنند:

۱. آگاه‌سازی عمومی: مردم باید بدانند دقیقاً با چه دشمنی مواجه هستند. آمریکا و رژیم صهیونیستی در این جنگ چه نقشی دارند؟ چرا انقلاب اسلامی از ابتدا با شعار «مرگ بر آمریکا» شروع شد؟ این دشمن کیست؟

۲. مقابله با فیک‌نیوز: جریان‌های خبری وابسته به دشمن با دروغ‌سازی و بزرگ‌نمایی، ترس در دل مردم می‌اندازند. خبرنگاران و بلاگرها باید با محتوای مستند و دقیق، افکار عمومی را از آلودگی خبری نجات دهند.

۳. روایت حماسه: ما در این نبرد، حماسه خلق کردیم. از آن زن خبرنگاری که در میان بمباران، گزارش زینب‌وار می‌دهد تا آن دختر نوجوانی که شاید ظاهرش طبق معیارهای شرعی کامل نباشد، اما با صدای بلند «نصر من‌الله» فریاد می‌زند. این‌ها سرمایه‌های روایی ما هستند.

۴. ارتقای معنویت: جامعه‌ای که در آن معنویت رشد کند، مقاوم‌تر است. رسانه‌ها باید این احساس را منتقل کنند که اراده خداوند بالاتر از هر نقشه دشمن است. باور به امداد الهی، تکیه‌گاه روحی مردم ماست.

 رسانه در جنگ ترکیبی، خود یک میدان نبرد است. بلاگر، روزنامه‌نگار، سخنران، امام جماعت و حتی آن مغازه‌داری که یک پیام درست پشت ویترین می‌زند، همه سربازان این جنگ هستند. رسانه باید بتواند داده‌های آلوده را فیلتر کند و به جامعه سواد رسانه‌ای بدهد.

سوال: یکی از نکاتی که شما اشاره کردید، بحث روایت‌سازی و حماسه‌سرایی است. ممکن است عده‌ای بگویند با آتش‌بس، جنگ تمام شده. این را چگونه باید تبیین کرد؟

ببینید، آتش‌بس الزاماً به معنای پایان جنگ نیست. ما یک جنگ تمدنی داریم. آتش‌بس یک وقفه در تاکتیک‌هاست، نه پایان استراتژی. ما حماسه آفریدیم: از رسانه گرفته تا خط مقدم. جمهوری اسلامی در یک مقطع، قدرت بازدارندگی خود را به رخ کشید. نه قطعنامه‌ای امضا شده، نه تضمینی وجود دارد که رژیم دوباره دست به حمله نزند. بنابراین، روایت این حماسه نباید خاموش بماند.

سوال: یکی از نگرانی‌ها پس از فروکش‌کردن آتش‌نظامی، رهاشدن صحنه رسانه‌ای و بازگشت دشمن با شدت بیشتر در عرصه شناختی است. آیا ما زمان را از دست داده‌ایم؟

خیر. اتفاقاً الان زمان طلایی است. حاج قاسم سلیمانی یک جمله دارد: «میزان فرصت در دل چالش، از شرایط عادی بیشتر است.» الان که جامعه با گوشت و پوست خود درک کرده که ایران مقتدر است، بهترین زمان برای آموزش سواد رسانه‌ای است.

مردم باید بدانند چرا جمهوری اسلامی دست بلند منطقه‌ای دارد، چرا عمق استراتژیک دنبال می‌کند. این‌ها را باید از سطح نخبگان به بدنه مردم منتقل کرد. اگر در زمان صلح آموزشی نداشتیم، الان فرصت جبران است.

سوال: و در پایان، اگر بخواهید یک راهبرد کلان برای آینده رسانه‌ای ایران در این نبرد ترکیبی ارائه دهید، چه می‌گویید؟

به‌نظر من، چهار اصل را نباید فراموش کنیم:

۱. تقویت سواد رسانه‌ای عمومی: مردم باید توان تفکیک اطلاعات صحیح از نادرست را پیدا کنند.

2. افزایش قدرت روایت و محتوای بومی: حماسه‌ها را خودمان روایت کنیم، نه دشمن.

3. انسجام ملی و معنویت‌محوری: پیوندهای اجتماعی و دینی را تقویت کنیم.

4. شناخت صحیح دشمن و اهدافش: دشمن در جنگ ترکیبی، با چهره دوست می‌آید. باید برای مردم چهره واقعی او را افشا کرد.

گفتگوی حاضر نشان داد که نقض آتش‌بس از سوی رژیم صهیونیستی، پاسخی صرفاً نظامی نخواهد داشت. بلکه ایران آماده است تا در سطوح مختلف، به‌ویژه در عرصه جنگ ترکیبی، قدرت خود را اعمال کند. در این میدان، رسانه‌ها نقشی کلیدی دارند. آن‌ها باید روایت‌گر حقیقت، راوی حماسه و آموزش‌دهنده جامعه برای مواجهه با جریان اطلاعاتی مسموم باشند.

مردم ایران با آگاهی، معنویت و انسجام، به دشمن نشان داده‌اند که ابزارهای هیبریدی دیگر کارآمد نیست. این نبرد، ادامه دارد؛ اما اگر رسانه و مردم دست به دست هم دهند، پیروزی فقط ممکن نیست، بلکه حتمی است.

 جمهوری اسلامی ایران نه‌تنها توانست پروژه تجاوز و بی‌ثبات‌سازی دشمنان را خنثی کند، بلکه با اعمال قدرت هوشمندانه در میدان نبرد و جبهه رسانه، صلح را نه با التماس بلکه با اقتدار بر دشمن تحمیل کرد. امروز ایران در نقطه‌ای ایستاده که هم در عرصه نظامی و هم در جنگ نرم، ابتکار عمل را در دست دارد. آتش‌بس، پایان ماجرا نیست، بلکه بخشی از یک نبرد فرسایشی و ترکیبی است که همچنان ادامه دارد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران با آمادگی کامل و تسلط اطلاعاتی و عملیاتی، نشان داده که دستش بر روی ماشه است؛ هر لحظه آماده برای پاسخگویی به کوچک‌ترین ماجراجویی از سوی دشمن، با ضربه‌ای دقیق، قاطع و چندلایه.

انتهای خبر/