رسول اکرم (ص‌): حق را بگو و در راه خدا از ملامت هیچ ملامت گری نهراس.
چهارشنبه 1403/10/12 Wednesday - 2025 01 January الأربعاء ، 1 رجب ، 1446
ساعت
1403-10-09 17:49 شماره خبر : 9957 https://sobhtoos.ir/short/NBm1j 0

حجت‌الاسلام حسین مهدی‌زاده در یادداشتی نوست: برای احیای شور و شعور حماسه 9 دی نیازمند چیزی هستیم که رهبری به آن اشاره کردند یعنی «جهاد تبیین در جنگ روایت‌ها».

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح توس»، حجت‌الاسلام حسین مهدی‌زاده، پژوهشگر فقه حکومتی و مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم در یادداشتی نوشت:

امید اجتماعی در شرایط بحران، رویاهای امکان‌پذیر آینده است لذا ما برای اینکه امید اجتماعی را امتداد دهیم نیازمند روایت آینده‌های ممکنی هستیم که ما را از مخمصه‌ها بیرون می‌آورند و امروز ما گرفتار مخمصه‌های مشخصی هستیم.

تاکنون ما برای امیدآفرینی از نیروی انقلاب استفاده کردیم اما پس از آن در روایت خیلی موفق نبودیم، مردم انقلاب را در بستر آینده‌های محتملی که وجود داشت و با تکیه بر فرمایشات امام خمینی (ره) تصور و انتخاب کردند ولی مانند همه اتفاقات اجتماعی سر راهش معضلات و مشکلات زیادی بود و به دلیل اینکه ما این صحنه‌ها را به خوبی روایت نکردیم، آینده‌ای که انقلاب به سمتش پیش می‌رفت به حاشیه رفت و نتیجه آن کاهش امید اجتماعی است.

برای افزایش امید اجتماعی باید به سمت روایت آینده‌های محتمل و نسبت آن‌ها با اکنون پیش برویم و تبیین کنیم که چه طور ما می‌توانیم از اکنون به سمت آینده‌های روشن حرکت کنیم. بیان برخی رویاها فانتزی، استعاری، هنری و بریده از امروز است ولی در روایت نحوه حرکت از اکنون به سمت آینده را نیز روایت می‌کنیم و این بنیان اعتماد جامعه‌ای است که در بحران قرار گرفته است.

معتقدم جامعه ما می‌فهمد که بسیاری از حرف‌هایی که پیرامون بی‌لیاقتی مسئولان زده می‌شود صحت ندارند چرا که کشورهای دیگر در بی‌لیاقتی نامدارند.

ما نسبت به رویای آینده واقعاً مشکل داریم چرا که زبان مسئولان، زبان هنر و زبان علم‌مان زبان روایت رویا نیست، هنر امروز درگیر مسائل پیش پا افتاده‌ای همچون عشق و طنزهایی هجو ایرانیت است پیش رفته و این خیلی فاجعه‌بار که هنرمند طنزپرداز ما ناآگاه در زمین دشمنان هویت ایران و ایرانی کار می‌کنند.

من به آینده ایران امیدوارم اما این بسیار مهم است که آیا می‌توانیم این آینده را برای مردم روایت کنیم که آن‌ها نیز به آینده امیدوار شوند. روایت‌های آینده برای ایران مثبت است و تقریباً هیچ روایت منفی وجود ندارد.

کشورهای مختلف در منطقه خاورمیانه خیلی امید ندارند و متاسفانه امید اجتماعی در خاورمیانه اوضاع و احوال خیلی خوبی ندارد چراکه همه خود را به آمریکا و به آینده آمریکا گره زده‌اند و آینده آمریکا نیز فعلاً تق و لق است و در 15 سال آینده مشخص می‌شود آینده آمریکا چه خواهد بود و آیا در آن آینده، آمریکا نقش‌های سابق را به کشورها می‌دهد یا خیر. در حال حاضر که شاهدیم آمریکا پیچ و مهره همه کشورها را باز می‌کند تا آینده خودش را محکم کند. 

آن‌هایی که انقلاب را خلق کردند و به این انقلاب تعلق دارند نیازی به امیدآفرینی دیگران ندارند، آن‌هایی که نوعی نگاهی و آگاهی دارند برای امیدآفرینی آن‌ها نیاز به تلاش زیاد نداریم چراکه این‌ها تحمل دارند؛ امروز نیازمند امیدآفرینی برای مردمی هستیم که در مشاغل خیلی خرد زندگی می‌کنند چراکه چشم این‌ها افق‌های بلند را نمی‌تواند ببیند.

افرادی که در عرصه‌های علم و فرهنگ هستند چشم‌مان فاصله‌های دورتر را می‌بیند اما آن‌هایی که مشاغل خیلی خرد اجتماعی دارند، خیلی تحت فشار هستند و باید به آن‌ها کمک کنیم که روایت‌شان از زندگی تغییر کند.

نکته قابل توجه این است که ما هیچ وضعیت مستقل جهانی نداریم، همه کشورها به هم وابسته هستند، همه کشورهای کره زمین موزاییک‌های یک حیاط بزرگ هستند و ما نمی‌توانیم مستقلاً به یکی امید دهیم و مستقلاً امید دیگری را سلب کنیم. اگر جهان، جهان سرحالی باشه، به طور طبیعی حال همه کشورها سرحال خواهد بود اما نکته مهم این است که آمریکا که جهان را نظم می‌دهد خود اوضاع و احوال خوبی ندارد و سعی می‌کند خرابی‌های خود را به دیگران صادر کند تا بتواند خود را سرپا نگه دارد.

 این فرار از جمهوری‌خواهی به دموکرات‌ها، این رفت‌وآمدهای مدامی که چهار سال یک بار دارند برای این است که وضعیت بی‌ثبات خود را از جلوی چشم‌ها مخفی کنند.

ما روزهای سختی را در سال‌های آینده پیش رو داریم ولی کسی که علم و اگاهی داشته باشد، این سختی‌ها به چشمش نمی‌آید این در حالی است که مشاغل جزئی باعث می‌شود فرد کلان نگری‌اش امید و آینده‌‌اش را از دست بدهد اما این بدین معنا نیست که فقر تاب‌آوری را کم می‌کند؛ برای مثال من آدم غنی نیستم ولی در همین زندگی معمولی، فرصت مطالعه دارم و چون فرصت مطالعه دارم تاب‌آوریم نسبت به مردمی که فرصت مطالعه ندارند بیشتر است. 

از سال 1388 تا به امروز اتفاقات خیلی عجیبی افتاده است لذا نیازمند بینش‌های خیلی جدی‌تری هستیم، سال 1388 افراد به اطرافش که نگاه می‌کرد متوجه می‌شد که فتنه‌گران هم امام حسین (ع) و هم اسلام و هم ایران را از بین می‌برند لذا مردم در حماسه 9 دی به میدان آمدند ولی الان شرایط پیچیده‌تر شده است.

ما امروز برای احیای شور و شعور حماسه 9 دی نیازمند چیزی هستیم که رهبری به آن اشاره کردند یعنی «جهاد تبیین در جنگ روایت‌ها». آمریکا همواره می‌کوشد ایران را متلاشی و در طرح خاورمیانه جدیدش تجزیه کند و ما امروز به روایت این مقاومت ایران نیازمندیم.

فتنه 88  کف خیابان بود ولی الان اتفاقات کف خیابان نیست، کشورها دو موشک به هم می‌زنند و معادله جنگ عوض می‌شود در حالی که مردم اصلاً احساس نمی‌کنند وسط جنگ قرار گرفته‌اند اما مثل ماجرای سوریه در یک لحظه همه چیز تغییر می‌کند، یا مثل ماجرای روزهای سختی که در لبنان زمان شهادت سید حسن نصرالله داشتیم همه چیز در یک لحظه تغییر می‌کند و تمام این لحظه های سرنوشت‌ساز وابسته به این است که مردم چه‌قدر آماده باشند.

امروز غرب آماده جنگیدن برای فتح کشوری که توان نگهداری‌اش را ندارد نیست بلکه به دنبال ملت‌های فرسوده‌ای است که با خوش‌خیالی نظم کشور خود را از دست بدهند و با خوش‌خیالی فکر کنند که کشوری می‌آید تا کشورشان را بسازد و در این لحظه‌های خوش‌خیالی آمریکا عمل می‌کند.

از همه بدتر، تهدیدی است که در منطقه ما وجود دارد: اگر خدای نکرده ایران متلاشی شود، تمام اجزای کشور به بخش‌های بسیار ضعیف تبدیل خواهند شد. علت این خطر نه جمهوری اسلامی، بلکه نظم جدید جهانی است که در حال شکل‌گیری است. جغرافیای ایران، که در شمال با دریای خزر و در جنوب با خلیج فارس هم‌مرز است، به‌عنوان لولای اصلی تغییر این نظم جهانی محسوب می‌شود. اگر این جغرافیا متلاشی شود، آمریکا قادر خواهد بود بر نظم جهانی مسلط شود. اما اگر سرزمین ایران حفظ شود، کشور ما می‌تواند یکی از صاحبان و مدیران نظم آینده حداقل برای صد سال آینده باشد، نه به‌خاطر حکومت، بلکه صرفاً به‌خاطر ارزش‌های جغرافیایی و استراتژیک آن.

این سرزمین قابلیت‌های زیادی دارد که باید درک شود. اگر مردم نتوانند این روایت را از خودشان داشته باشند، در برابر بحران‌های پیش رو تسلیم خواهند شد و به ورشکستگی تن خواهند داد. آن‌ها باید بدانند که این سختی‌ها چقدر ارزشمند است و حفظ سرزمینشان چقدر مهم است.

آمریکا تمام فشار خود را به‌کار می‌گیرد تا این سرزمین متلاشی شود و خود مالک نظم آینده باشد و در این نظم جدید، برای ایران هیچ جایگاهی در نظر گرفته نشده است. همانطور که در گذشته، پس از افتتاح کانال سوئز، ایران به بحران اقتصادی و قحطی دچار شد و انگلستان نقش  اصلی را در این متلاشی کردن ایفا کرد، حالا این تهدید دوباره در حال تکرار است.

اما مسأله اصلی این است که مردم باید این روایت را بشنوند و درک کنند. متأسفانه، ابزارهای روایتگری و فرهنگی کشور ما اکنون در دست افرادی بی‌بنیاد قرار گرفته که نه‌تنها به هویت و ارزش‌های ایران احترام نمی‌گذارند، بلکه آن‌ها را مسخره می‌کنند. این افراد، با تحقیر و تمسخر ویژگی‌های اخلاقی و فرهنگی ایران، ما را به موجوداتی بی‌هویت و بی‌ارزش تبدیل می‌کنند.

انتهای خبر/

اخبار مرتبط

آخرین اخبار