آتشبس روی مرز آتش؛
چرا توافق غزه محکوم به فروپاشی است؟
تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت: آتشبس غزه بیش از آنکه صلحی واقعی باشد، تداوم جنگی خاموش و محکوم به فروپاشی است.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «صبح توس»؛ به نقل از تسنیم باد سنگین شنهای سینا هنوز آرام نگرفته بود که خبر «آتشبس مرحله نخست» از شرمالشیخ به بیرون درز کرد؛ توافقی که با وساطت سهجانبه آمریکا، قطر و مصر، در ظاهر نویدبخش آغازی تازه برای مردم محاصرهشده غزه بود.
20 گروگان صهیونیستی در ازای آزادی نزدیک به دو هزار اسیر فلسطینی مبادله شدند، ارتش رژیم صهیونیستی چند کیلومتر از عمق نوار غزه عقب نشست و رسانههای غربی تیتر زدند: «صلح در راه است.»
اما همان ساعات نخست، نشانههای ترک بر بدنه این صلح ساختگی آشکار شد و از کاروانهای کمکهای بشردوستانه که اجازه عبور نیافتند تا منازعه بر سر تحویل پیکر گروگانهای فوتشده؛ همهچیز نشان میداد این توافق، بیش از آنکه محصول تفاهم باشد، حاصل اجبار و فرسایش است.
بنبست در مرحله دوم؛ سیاست روی میدان مین
با اعلام آغاز مرحله دوم توافق از سوی دولت ترامپ، قرار بود درباره آتشبس دائمی، خروج کامل نیروهای صهیونیستی و آینده حکمرانی غزه تصمیمگیری شود. اما در عمل، این مرحله پیش از شروع به بنبست رسیده است.
ابوالقاسم شهریاری میگوید: مرحله نخست را میتوان آزمون اعتماد دانست، آزمونی که اسرائیل در همان ابتدا مردود شد. از نقض مکرر آتشبس گرفته تا کارشکنی در تحویل پیکر گروگانها، همهچیز نشان از ارادهای پنهان برای شکست توافق دارد. در واقع، رژیم صهیونیستی میخواهد زمان بخرد تا توان نظامی خود را بازسازی کند و مشروعیتی تازه برای بازگشت به میدان نبرد بیابد.
وی میافزاید: اسرائیل شرط گذاشته که تا نابودی کامل توان نظامی حماس، هیچ خروجی از غزه انجام نمیشود و در مقابل، حماس نیز تأکید دارد بدون عقبنشینی کامل نیروهای اشغالگر، هیچ امتیازی نخواهد داد. این تضاد بنیادین، توافق را در وضعیت بیوزنی قرار داده است.
حقوق اشغال و مفهوم کمربند امنیتی زرد
در نقشه تازهای که از سوی رژیم صهیونیستی منتشر شده، خطی زردرنگ در جنوب و شرق غزه ترسیم شده است؛ خطی که 15 تا حتی 35 درصد از خاک این منطقه را در بر میگیرد. اسرائیل از آن با عنوان «کمربند امنیتی» یاد میکند؛ اما در واقع، همان تثبیت اشغال در لباس جدید است.
شهریاری در تحلیل حقوقی این اقدام میگوید: بر اساس اصول بنیادین حقوق بینالملل، هیچ دولت اشغالگری حق ندارد وضعیت موقت نظامی را به وضعیت دائم سرزمینی تبدیل کند و تعریف چنین کمربندی، به معنای نقض آشکار ماده 49 کنوانسیون چهارم ژنو است که بر ممنوعیت تغییر وضعیت سرزمین اشغالی تأکید دارد. در واقع، اسرائیل با این ترفند میکوشد اشغال را در قالبی امنیتی و موجه بازتولید کند تا هر زمان که اراده کرد، با استناد به تهدیدات امنیتی، وارد جنگ شود.
تناقض در طرح آمریکایی؛ صلح با دست چماق
این استاد دانشگاه اظهار کرد: آمریکا در نقش میانجی ظاهر شد، اما میانجیای که خود یکی از طرفین مخاصمه است و طرح واشنگتن برای استقرار نیروی بینالمللی تثبیتکننده در غزه، از همان ابتدا با ابهام و اعتراض مواجه شد. این نیرو باید با تأیید اسرائیل وارد غزه شود، در حالیکه حماس خواستار تشکیل دولت تکنوکرات فلسطینی زیر نظر تشکیلات خودگردان است.
شهریاری این وضعیت را دوگانگیِ راهبردی آمریکا میداند و توضیح میدهد: در کاخ سفید، ونس با زبان دیپلماسی نرم از صلح سخن میگوید و روبیو با تهدید به خلع سلاح حماس، همان سیاست چماق و هویج را دنبال میکند. این تناقض ظاهری در واقع بخشی از طرح فشاری است که واشنگتن برای فرسایش مقاومت و پذیرش توافقی یکجانبه به کار گرفته است.
فروپاشی جبهه داخلی مقاومت
به گفته شهریاری، بزرگترین پیامد مرحله نخست توافق، بروز شکاف میان گروههای فلسطینی مسلح است: حماس توانسته بخشی از مطالبات خود را از مسیر مذاکره پیگیری کند، اما گروههایی مانند جهاد اسلامی یا گردانهای مردمی مقاومت، این روند را خیانت به خون شهدا میدانند و از حماس خواستهاند که سایر گروهها را کنترل کند، اما واقعیت این است که هیچ گروهی در غزه قدرت مطلق ندارد و این خودِ ساختار مقاومت است که چندلایه و خودجوش عمل میکند. در چنین شرایطی، خلع سلاح کاملِ غزه، نه ممکن است و نه مشروع.
بحران سیاست داخلی اسرائیل و تله نتانیاهو
تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه گفت: نتانیاهو در تنگنای سیاسی شدیدی قرار دارد. از یک سو، راستگرایان تندرو تهدید به خروج از کابینه کردهاند و از سوی دیگر، افکار عمومی بینالمللی، هرگونه اقدام نظامی تازه را محکوم میکند و او نه میتواند صلح کند، نه میتواند جنگ را پایان دهد؛ لذا تنها راهش، حفظ وضعیت تعلیق است؛ صلحی موقتی که هر لحظه قابلیت انفجار دارد.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!