بسم رب الشهداء و الصديقين ((ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون)) پدر و مادر و خانواده گرامى ام، سلام خون بار مرا از حجله خونين شهادت بپذيريد. اميدوارم كه بتوانيد داغ فرزندتان را تحمل كنيد و خداوند به شما صبر عنايت بفرمايد. پدر و مادر عزيزم، درد دل خيلى دارم، ولى فرصت گفتن آن را ندارم، فقط مى خواهم يك چيز را بگويم، آن هم اين كه خيلى دلتان مى خواست مرا داماد كنيد و لباس دامادى را بر تنم ببينيد، اما پدر و مادر عزيزم، من داماد شدم، همسر من شهادت است، آن گاه كه گلوله ها بر تنم اصابت كرد، مثل اين بود كه انگشتر در انگشت همسرم كردم و آن گاه كه روحم از تنم جدا شد، مثل اين بود كه جواب بله به همسرم دادم و آن گاه كه كفن پوشيدم مثل اين بود كه لباس دامادى ام را پوشيدم و شب اول قبرم شب حجله من خواهد بود. پدر و مادرم، اين راهى بود كه فرزند گرامى امام حسين (ع) رفت، هنوز حضرت على اكبر داماد نشده بود كه با شهادت ازدواج كرد و بايد شما خوشحال باشيد كه حجله فرزندتان خونين است. پدر و مادر عزيزم، از شما مى خواهم كه على و مريم را در راهى كه من رفتم تربيت كنيد. و از خواهرانم مى خواهم كه فرزندانشان را در راهى كه امام حسين (ع) رفت تربيت كنند و اين را هم بدانيد، كــه روح شهيدان ناظر بر اعمال شماست ديگر عرضى ندارم جز دعاى هميشگى مان. (( خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى، خمينى را نگهدار )) "والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته"