رسول اکرم (ص‌): حق را بگو و در راه خدا از ملامت هیچ ملامت گری نهراس.
جمعه 1403/12/03 Friday - 2025 21 February الجمعة ، 22 شعبان ، 1446
ساعت
1403-12-01 06:46 شماره خبر : 10495 https://sobhtoos.ir/short/4kKQz 0
رئیس اداره دیپلماسی شهرداری مشهد تأکید کرد:

گفتگو با رئیس اداره دیپلماسی شهری شهرداری مشهد که معتقد است برای حمایت از ره‌یافتگان، لازم است که مراجع تقلید و حوزه‌های علمیه یک مرکز اصلی به‌عنوان حلقه‌ واسط ایجاد کنند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح توس»؛ ایران به‌عنوان کشوری مسلمان، مدینه فاضله همه تازه‌ مسلمان‌هاست، همان‌ها که اسلام را نه فقط به زبان، بلکه با جان‌ودل پذیرفته‌اند، برای تشرف به دین مبین اسلام از بسیاری وابستگی‌ها، دل بریده‌اند و حتی طرد شدن از سوی خانواده را به جان خریده‌اند و راهی کشور ما شده‌اند.

ره‌یافتگانی که دل از خاک میهن‌شان بریده‌اند و راهی کشور ما شده‌اند، توقع که نه اما نیاز به حمایت دارند چراکه مسلمان شدن شاید به ظاهر کار آسانی بیاید اما مسلمان ماندن، پای اعتقادات با جان‌ودل ایستادن و نلغزیدن عزمی راسخ می‌خواهد.

زندگی در ایران به‌عنوان طلایه‌دار مبارزه با استکبار و دشمنان اسلام همواره رهیافتگان را با چالش‌هایی روبه‌رو می‌کند، در این میان کشور ما برای حمایت از تازه‌مسلمان‌شده‌ها چه وظیفه‌ای دارد؟ 

برای پاسخ به این سؤال به سراغ حمیدرضا اصفهانی‌زاده، رئیس اداره دیپلماسی شهری شهرداری مشهد رفته‌ایم، مردی که خود تجربه زندگی با بانویی ره‌یافته از آمریکا را دارد یعنی زهرا گنزالس.

اولین سؤال این است که چالش‌های احتمالی پیش روی یک فرد تازه‌مسلمان در ایران چیست؟

قطعاً محاسن زیادی برای فردی که تازه مسلمان شده وجود دارد. دریچه‌های بسیار زیادی به روی او باز می‌شود، البته چالش‌هایی وجود دارد که ممکن است خداوند برای امتحان فرد تازه مسلمان شده قرار داده است. البته این چالش‌ها تنها مختص تازه مسلمانان نیست و حتی مسلمانان قدیمی نیز با آن‌ها مواجه می‌شوند.

به‌طورکلی، اگر بخواهم چالش‌های پیش روی یک تازه مسلمان را بیان کنم، می‌توان به چند مورد اشاره کرد:

1. وضعیت خانواده: اولین و مهم‌ترین چالش، وضعیت خانواده‌ فرد تازه مسلمان است. معمولاً همه‌ اعضای خانواده او، مسلمان نمی‌شوند و این موضوع می‌تواند باعث ایجاد تنش و حتی قطع ارتباط با فرد تازه مسلمان شود. این قطع ارتباط از سوی پدر، مادر، برادر، خواهر، دایی، مادربزرگ، پدربزرگ و دیگر اعضای خانواده می‌تواند تأثیرات روحی و روانی عمیقی بر فرد بگذارد و چالش بزرگی برای او ایجاد کند.

2. تناقضات در رفتار مسلمانان: چالش دوم مربوط به زمانی است که فرد تازه مسلمان در حال یادگیری و اجرای قوانین و ضوابط اسلامی است. او ممکن است با این تناقض مواجه شود که برخی از مسلمانان این قوانین را رعایت نمی‌کنند. این موضوع برای او سؤال‌برانگیز است که چرا مسلمانان به برخی دستورات دینی خود عمل نمی‌کنند. این چالش می‌تواند برای فرد تازه مسلمان بسیار سخت باشد، چراکه او نیاز به راهنمایی و هدایت دارد تا بتواند با این تناقضات کنار بیاید.

3. شرایط زندگی در محیط غیر اسلامی: اگر فرد تازه مسلمان در یک کشور غیر اسلامی مانند کشورهای غربی زندگی کند، چالش‌های دیگری نیز پیش روی او قرار می‌گیرد. در چنین محیط‌هایی، رعایت موازین شرعی بسیار سخت‌تر است، چراکه اسلام دین غالب نیست و جامعه بیشتر سکولار است. این موضوع می‌تواند باعث شود فرد در اجرای دستورات دینی خود با مشکلات زیادی روبرو شود.

برخی نهادها و سازمان‌ها در فرآیند گزینش نیروها، افرادی را که در خانواده‌شان تابعیت کشور دیگری دارند یا دو تابعیتی هستند، رد می‌کنند. به نظر شما، آیا دولت یا مجلس باید برای این مسئله چاره‌ای بیاندیشند؟

این موضوع فقط مختص ایران نیست. در تمام دنیا، قوانین امنیتی و رتبه‌بندی‌های مختلفی وجود دارد. مثلاً در آمریکا نیز فردی که در بالاترین سطوح علمی کار می‌کند، تا حدی می‌تواند پیشرفت کند و بعد از آن، به دلیل مسائل امنیتی، محدودیت‌هایی برای او ایجاد می‌شود. در ایران نیز احتمالاً چنین رتبه‌بندی‌هایی وجود دارد و باید رعایت شود.

جالب است بدانید که حتی از زمان شاه، قانونی وجود داشته که بر اساس آن، هر ایرانی که می‌خواهد در وزارت خارجه کار کند، اگر همسرش خارجی باشد، اجازه‌ کار ندارد. این قوانین در بسیاری از کشورها وجود دارد و مختص ایران نیست.

به دلیل رعایت مسائل امنیتی، باید مراقب بود تا موضوع نفوذ و مشکلات مرتبط با آن پیش نیاید. در حال حاضر، حتی در مورد شهروندان ایرانی که تابعیت کشورهای دیگر مانند آمریکا یا اروپا را دارند، در مراکز دولتی جنجال‌هایی وجود دارد. نمونه‌ی آن را می‌توان در ماجرای ظریف و پسرش مشاهده کرد. این مسائل تنها مربوط به تازه‌مسلمانان یا اتباع خارجی نیست، بلکه شامل همه می‌شود.

چه حمایت‌هایی باید از افراد تازه‌مسلمان شده و ره‌یافته انجام شود؟ این حمایت‌ها می‌تواند مالی یا معنوی باشد.

یک تازه‌مسلمان وقتی به کشور جدیدی می‌آید، با چالش‌های متعددی روبرو می‌شود. حتی اگر مسلمان نباشد، مثلاً یک مسیحی که به ایران می‌آید و قصد اقامت دارد، با مشکلاتی مانند ناآشنایی با سیستم اداری، قوانین و جامعه مواجه می‌شود. برای یک تازه‌مسلمان، این چالش‌ها حتی بیشتر است. اگر فردی بدون ازدواج با یک ایرانی به ایران آمده باشد، مشکلاتش مضاعف خواهد بود. اما اگر با یک ایرانی ازدواج کرده باشد، ممکن است برخی از مشکلات کاهش یابد.

متأسفانه در کشور ما نهاد رسمی برای حمایت از تازه‌مسلمانان وجود ندارد. اگرچه برخی سازمان‌های غیردولتی ( NGOها) یا دفتر مراجع تقلید ممکن است کمک‌هایی ارائه دهند، اما این اقدامات برنامه‌ریزی‌شده و هدفمند نیستند. به‌عنوان مثال، ممکن است یک زن تازه‌مسلمان که با یک مرد ایرانی ازدواج کرده، با مشکلاتی مواجه شود و به دفتر یک مرجع تقلید ارجاع داده شود. آن‌ها ممکن است کمک‌های مالی یا معنوی محدودی ارائه دهند، اما هیچ نهاد رسمی با بودجه‌ی مشخص و برنامه‌ریزی‌شده برای حمایت از این افراد وجود ندارد.

به نظر من، یک تازه‌مسلمان وقتی به ایران می‌آید، ابتدا باید با جامعه‌ ایران آشنا شود و خود را با فرهنگ و قوانین آن تطبیق دهد. همچنین، نیاز به آموزش‌های دینی دارد، چراکه حتی جوانان مسلمان‌زاده نیز اطلاعات کمی درباره‌ی دین دارند. علاوه بر این، ممکن است مشکلات حقوقی یا مالی برای این افراد پیش بیاید.

بهترین راه‌حل این است که نهادهای غیردولتی یا سازمان‌های مردمی این مسئولیت را بر عهده بگیرند، چراکه دولت به‌تنهایی نمی‌تواند از عهده‌ این کار برآید. وزارت خارجه نیز تنها در حد روابط دیپلماتیک می‌تواند کمک‌هایی ارائه دهد، اما این کافی نیست. بنابراین، ایجاد یک نهاد رسمی و هدفمند برای حمایت از تازه‌مسلمانان ضروری است.

ما نیاز به یک نهاد مرتبط با حوزه‌های علمیه داریم که به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده و هدفمند، آمار و اطلاعات دقیقی از این افراد جمع‌آوری کند و در صورت نیاز به آن‌ها کمک‌رسانی کند. این کمک‌ها لزوماً مالی نیستند؛ ممکن است مشکلات خانوادگی، اختلافات با همسر یا خانواده‌ همسر، یا مسائل دیگر وجود داشته باشد که نیاز به حمایت و راهنمایی دارد.

به نظر می‌آید برای حمایت از ره‌یافتگان لازم است مراجع تقلید و حوزه‌های علمیه یک سیستم منسجم ایجاد کنند، این سیستم می‌تواند زیر نظر نهادهایی مانند مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) یا دیگر مراکز مرتبط فعالیت کند. چنین نهادهایی باید هدفمند باشند و مراکزی را ایجاد کنند که به تازه‌مسلمان‌ها کمک کنند، چه از نظر فکری، روحی و روانی، و حتی در صورت نیاز، از نظر مالی. 

این کمک‌ها تنها نباید محدود به داخل ایران باشد؛ ما تعداد زیادی تازه‌مسلمان در خارج از ایران داریم که سؤالات زیادی در ذهن آن‌ها وجود دارد، مثلاً درباره‌ی تفاوت‌های مذاهب اسلامی، حقانیت اهل‌بیت (ع) و مسائل دیگر پرسش‌هایی دارند اما متأسفانه مراکز مذهبی شیعه در خارج از کشور چندان فعال نیستند، درحالی‌که اهل سنت و دیگر مذاهب اسلامی فعالیت بیشتری دارند.

تأکید می‌کنم که برای حمایت از تازه مسلمان شده‌ها و ره‌یافتگان نیازمند یک مرکز اصلی هستیم که بتواند به‌عنوان حلقه‌ی واسط عمل کند. این مرکز می‌تواند علاوه بر ارائه‌ راهنمایی‌های دینی و روان‌شناختی، از کمک‌های خیرین نیز استفاده کند. خیرین ممکن است راحت‌تر به یک نهاد رسمی مانند حوزه‌ علمیه یا مرجع تقلید اعتماد کنند و کمک‌های مالی خود را از این طریق ارائه دهند.

یکی از چالش‌های پیش‌روی مراکز خصوصی و NGO ها برای حمایت از تازه مسلمان شده‌ها، مسائل امنیتی است. به‌عنوان مثال، اگر فردی بخواهد به‌تنهایی این کار را انجام دهد، ممکن است با سؤالات امنیتی مواجه شود. اما اگر این کار زیر نظر نهادهای رسمی مانند حوزه‌های علمیه یا مجمع جهانی اهل‌بیت (ع) انجام شود، این نگرانی‌ها کاهش می‌یابد. این نهادها می‌توانند اعتماد لازم را ایجاد کنند و همزمان نگرانی‌های امنیتی را نیز برطرف کنند.

ایران به‌عنوان یک کشور شیعی و اسلامی، آیا واقعاً آن مدینه‌ فاضله‌ای هست که تازه‌مسلمان‌ها در ذهن خود تصور می‌کنند؟ 

به نظر من، تصویری که بسیاری از تازه‌مسلمان‌ها یا حتی مسلمانان خارج از ایران از ایران دارند، ممکن است با واقعیت متفاوت باشد. این طبیعی است، همان‌طور که جوانان ایرانی تصویری از غرب در ذهن دارند که با واقعیت فاصله‌ زیادی دارد. بنابراین، مراکزی که ایجاد می‌شوند باید بتوانند به این سؤالات پاسخ دهند و تصویر واقعی‌تری از ایران ارائه کنند.

ادامه دارد...

انتهای خبر/

اخبار مرتبط

آخرین اخبار